عاقبت وطن فروشی و بیگانه پرستی مسیح علی نژاد
عاقبت وطن فروشی و بیگانه پرستی مسیح علی نژاد
پیام کاسپین| تاریخ نشان داده دوران سرخوشی مزدوران وطن فروشی مانند مسیح علی نژاد کوتاه است و مرگ فیزیکی، شخصیتی، سیاسی و بدتر از همه مرگ هویتی سراغشان خواهد آمد.

پرینت خبر
پیام کاسپین| تاریخ نشان داده دوران سرخوشی مزدوران وطن فروشی مانند مسیح علی نژاد کوتاه است و مرگ فیزیکی، شخصیتی، سیاسی و بدتر از همه مرگ هویتی سراغشان خواهد آمد.

هادی ابراهیمی کیاپی دانشیار علوم سیاسی دانشگاه در یادداشتی نوشت: درست در سالروز مرگ مهسا و در آستانه سالگرد اغتشاشات پائیز ۱۴۰۱ و تکاپوی گسترده رسانه‌های غربب برای فعالسازی مجدد موتور فرسوده و از کار افتاده اغتشاشات و در ماه‌ها و روز‌هایی که مذاکرات قطری-عمانی ایران و امریکا برای تبادل ۵ زندانی و در اصل جاسوس امریکایی، فضای ابررسانه‌های ماهواره‌ای که به تعبیر ترامپ، آمریکا سنگین‌ترین هزینه‌ها و تعهدات مالی و سیاسی را متحمل شد تا نظر ایران را برای این تبادل و البته ادامه تبادل جلب کند، ناگهان خبری توسط مزدور وطن فروشی بنام معصومه علی نژاد قمی کلایی معروف به مصی یا مسیح علی نژاد رسانه‌ای شد که طی آن ظاهرا امریکایی‌ها و مشخصا سازمان سیا از این مزدور وطن فروش خواست که هویت شناسنامه‌ای خود را تغییر داده و انزوا پیشه کند و بپذیرد که با هویت ناشناس و چهره تغییر یافته، از فعالیت‌های سیاسی و رسانه‌ای کنار کشیده و در شهری دوردست به حصر خانگی رضایت داده و امریکا تنها کاری که می‌تواند برایش انجام دهد این است که برایش حقوق مادام العمر در نظر بگیرد

دلایلی که امریکایی‌ها به او ابلاغ کرده اند این است که اولا وی ادبیات رسانه‌ای ندارد و حساسیت برانگیز و دردسرساز است و ثانیا هزینه حفاظت از ایشان سنگین است و با توجه به افزایش تهدید‌ها (۳۱ تهدید)، امریکا نمی‌تواند چنین هزینه‌های سنگینی را برایش پذیرفته و ادامه دهد و مجبور است که برنامه اش را تغییر دهد

جالب اینجاست که او در این صحبت‌ها اصرار می‌کند که من مسیح علی نژادم و چگونه می‌توانم از امروز تا پایان عمرم وارد لیست بی نام و نشان‌ها شده و در اصل مرگ زودرس خودم را بپذیرم؟!

سیاست دوگانه امریکایی‌ها در خصوص شهروندان جاسوس خود و بیگانگان خائن و وطن فروش، همان سرنوشت شوم و‌محتومی است که همه وطن فروش‌ها را انتظار می‌کشد سرنوشت علی نژادی که با ورود به امریکا دوران خوش خوشانش آغاز شد و با توجه به سابقه بازیگری در تئاتر، برای افکار عمومی ادا و اطوار در آورده و با لطائف الحیل فیلم بازی کرده و در چهارشنبه‌های سفید موقعیت خوبی برای خود دست و پا کرده و به دیدارش با وزیرخارجه وقت امریکا و دیگر مقامات مباهات کرده و یکی یکی سیاست‌های سازمان سیا را دیکته کرده و تعداد فالورهایش را به رخ کشیده و به جمع رهبران اپوزوسیون پیوسته و حتی رضا پهلوی و دیگر افراد را همراهی و سخنگویی کرده و خلاصه حتی کارش به دستبرد به پول‌های بلوکه شده ایران در امریکا کشانده شد و دردسرسازی‌های سریالی اش همچنان رو به اوج بود، ناگهان با چنین تصمیم محیرالعقولی مواجه شد که تاریخ مصرفش تمام شد و مثل یک خلط متعفن و بدبو و میکروبی، باید به زباله دان تاریخ پرتاب شود، همانگونه که قبل‌تر از او برای بعضی دیگر از مزدوران به انحاء مختلف تکرار شد

سرنوشت تلخی که این مزدور تاریخ مصرف گذشته سعی می‌کند با فحاشی به نظام جمهوری اسلامی، رهبر معظم و سردار دل‌ها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و اهانت به دیگر چهره‌های منتسب به نظام جمهوری اسلامی، آن را برگرداند و روند مزدوری و وطن فروشی اش را تمدید کرده و در اوج باقی بماند، اما زهی خیال باطل!

سرنوشتی که در گذشته برای رضاخان قلدر و پسرش محمدرضا و در سال‌های اخیر برای مزدورانی مثل صدام در عراق، حسنی مبارک در مصر، زین العابدین بن علی در تونس و نیز در ماه‌های اخیر برای مقر منافقین موسوم به مقر اشرف ۳ در آلبانی و پاریس رقم خورد و آن‌ها هم جزع و فزع می‌کردند که امریکایی‌ها به ما قول داده اند و شما حق برخورد با ما را ندارید و باید با امریکا صحبت کنید، اما امریکایی‌ها گفتند که مقامات آلمانی به ما قول دادند که بجز قانون مبارزه با تروریسم کار دیگری نخواهند کرد و پس از آن دو سه بار دیگر هم به این مقر تروریستی هجوم بردند وتمام سرور‌ها و لب تاب‌ها و همه هویت سیاسی و سازمانی آن‌ها را به صفر رسانده و مقر مذکور را به زندانی بزرگ تغییر کاربری داده اند و قطعا” این سریال ادامه خواهد یافت

آبا این سرنوشت عبرت انگیز برای این مزدوران نباید موجب تأمل بیشتر دلباختگان به غرب، غرب گرا‌ها و غرب پرستان شود که همچنان اصرار دارند پای در راهی بگذارند که مصی علی نژاد‌ها اینگونه به پایان خط رسیده اند؟!

آیا در مخیله کسی می‌گنجید که آن همه خوش رقصی‌های بچه اردک زشتی مثل علی نژاد به چنین سرانجامی ختم شود که امروز او باید این سقوط آزاد به قعر دره‌های هولناک بی هویتی و انزوای مادام العمری را مثل جام زهر بنوشد و از صحنه کنار رود؟ و سرنوشت مسعود رجوی، روح الله جم، حبیب اسیود و دیگر مزدوران هم نباید از یاد‌ها برود که چگونه به پایان خط رسیده بودند

در فراز پایانی باید تأکید کنم که بار کج هرگز به منزل نمی‌رسد و دوران سرخوشی مزدوران وطن فروش، مثل جولان پایانی مگس کوتاهست و مرگ اعم از مرگ فیزیکی و یا مرگ شخصیتی و مرگ سیاسی و بدتر از همه مرگ هویتی سراغشان خواهد آمد، کافی است که قبل از آغاز مزدوری، کتاب از سوادکوه تا ژوهانسبورگ مطالعه شود تا بر آن‌ها مسجل گردد که پایان آن همه ابهت افرادی مثل رضاخان قلدر و نیز صدام و دیگران به کجا رسیده و این جوجه مزدور‌ها ره به کجا خواهند برد؟!

آیا این پیشنهاد مقدمه فراموش شدن مسیح علی نژاد‌ها و با توجه به حذف محافظ ها، فراهم‌کردن شرایط برای سر به نیست کردن آن‌ها نیست؟! بنظر شما آیا امریکا حاضر می‌شود تا پایان عمر به کسی حقوق بدهد و هزینه کند که دیگر در ادامه این سناریو نقشی به او سپرده نخواهد شد؟!‌

ای مگس، عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری!

در پایان بسیار بیشتر از ایشان برای کسانی متأسفم که در عنفوان جوانی و نوجوانی در داخل کشور، متأثر از اراجیف امثال علی نژادها، تحریک شده و رفتار‌های مورد تقاضای چنین مزدوری که با دروغ‌های پروپاگاندایی، هویت دینی و باور‌های دینی مخاطبانش را در مسیر استحاله قرار داده و حتی از آن‌ها معترض و آشوبگر ساخته و پایشان را به اغتشاشات خیابانی سال‌های اخیر کشانده است

کسانی که تدین خانوادگی خود را نادیده گرفته و در فرایند بی تجربگی، بهانه جویانه و لجوجانه علی نژاد‌ها را الگو قرار داده بودند و یا آنانی که هنوز هم دنبال کسب رزومه‌های غرب پسند، در تکاپوی مهاجرت دائم از کشور و اقامت در مدینه فاضله‌هایی هستند که ساخته و پرداخته ذهن‌های علیل خودفروختگانی مانند مسیح علی نژاد است که متأسفانه خودش با رسانه‌ای کردن زندگینامه خود به مشکلات اخلاقی و ارتباطات نامشروع و حتی بارداری قبل از ازدواج و زایمان ساختگی اش اعتراف کرد و وقیحانه به تمامی این لکه‌های ننگین بالید و افتخار کرد

امید آنکه با عبرت آموزی از سرنوشت شوم علی نژاد‌ها که خودش به زبان آورده و رسانه‌ای هم شده، هر چه زودتر بخود آیند و ضمن جبران مافات، راه درستی را پیشه کرده و اشتباهات و انحرافات و به تبع آن اغتشاشات گذشته را تکرار نکنند
هر کسی آن د‌ِرُوَد عاقبت کار که کشت!

  • نویسنده :  هادی ابراهیمی کیاپی